فواره میزند از خشم، بغضم به دهان
این مرد چه بی قرار است بی قرار
آن لحظه که فرو میریزد اشک از پنجره چشم تنم
بر سفره گونه
افطار است
اشکها سرازیر میشود
و من سر به زیر
و تو سر به هوا
گویا دلت خنک شد
از آواز هق هقهایم
چه سنگدل بودی و روحم خبر نداشت
علی اسفندیار
ادبیات نویسندگی نویسندگی خلاق
برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 97
کنعانیان را خبر نکنید
کسی قدر یوسف را نمیداند
چاه همان چاه است
و این بیابان همچنان گرگهای خیالی دارد
بگذارید یوسف همان یوزارسیف بماند
بگذارید یعقوب در فراق یوسف زاری کند
بگذارید مردم بشنوند
و چشم نابینای او را ببینند
کنعان، «بیحضور یوسف» به شهرت رسیده است
و یوسف در پی افتادن در چاه
اینجا هر چه بیشتر نباشی
مالکترینِ مصر میشوی.
#علی_اسفندیار
مجال یک طلبه...برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 137
برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 122
برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 143
برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 116
نوشتن را اگر به یاد نسپاریم، ننوشتن ما را به خاک می سپارد
چه کنیم که راهی جز بارش کلمات نداریم
آن هم در زمانی که زمینی ها به جای این که در عشق خیس شوند خسیس شدند و خسیس.
مجال یک طلبه...برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 126
برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 152
عاشقم کردی به عشق و جا زدی، تکلیف چیست؟
بر مسلمانی که کافر می شود پیغمبرش
همه آدم ها می دونن که این معشوقه که شایسته نازکشیدنه... اما این روزها باید جوری با معشوقت صحبت کنی که بهش بر بخوره، بیاد دنبالت و نازت رو بکشه.
مجال یک طلبه...
برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 154
برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 175
کمی به سرنوشت شاعرانه خودم می گریم، کمی به درد، کمی به تلخند مورچه ها که ریز ریز می روند روی اراده ام ... روی اعصابم، روی ماهم تا خیره شوم به ماهم.
امان از این ریزه میزه ها
امان از مورچه های فداکار که تقلا می کنند بفهمم ماهم را...
مجال یک طلبه...
برچسب : نویسنده : dmajal2000a بازدید : 150